آیا پناهگاهی امن‌تر و آرام‌تر از این وجود دارد؟


آیا پناهگاهی امن‌تر و آرام‌تر از این وجود دارد؟


وقتی قلب انسان از دنیا و آدم‌ها خسته می‌شود،

وقتی سکوت سنگین‌تر از فریاد است،

وقتی حقیقت در میان نقاب‌ها گم می‌شود...

خدا تنها جایی است که می‌توان بدون نقاب به آن رفت.

در تمام دردها، در تمام ضعف‌ها، در تمام درماندگی‌ها...

جایی که چشم‌ها بسته‌اند، اما قلب باز است.

جایی که کلمات دیگر فقط کلمات نیستند، بلکه زمزمه روح هستند.

وقتی پیشانی به زمین می‌رسد،

قلب به آسمان نزدیک می‌شود...

در این لحظات، نه زمان مهم است و نه مکان، نه قضاوتی وجود دارد، نه فریبی و نه ترحمی، فقط رحمت،

فقط یک آغوش بی‌پایان. فقط تو و خدا، که همه چیز را می‌داند...

در میان همه اینها، احساس عمیقی از امنیت، شنیده شدن و پذیرفته شدن به درگاهش  وجود دارد. 



Comments

Popular posts from this blog

از آدم ربایی و شکنجه در دمشق

سکوت و همدستی در جنایت

مرد هزار چهره خاورمیانه