Posts

Showing posts with the label گویا، روشن، انسانی

از آدم ربایی و شکنجه در دمشق

Image
از آدم ربایی و شکنجه در دمشق تجربه‌ای آسیب‌زا و نقش سازمان ملل ‌ سفارت کانادا در نجات جان انسان‌ها امروزه بسیاری از مردم در سراسر جهان با بحران‌های انسانی و نقض گستردهٔ حقوق بشر روبه‌رو هستند. برخی از این افراد در شرایطی گرفتار می‌شوند که بدون کمک جامعهٔ جهانی، هیچ راهی برای فرار از ظلم و خشونت ندارند. . در سال ۲۰۱۰ من یکی از قربانیان این وضعیت شدم. ربوده   شدنم در دمشق، پایتخت سوریه، نه‌تنها زندگی مرا بلکه سرنوشت خانواده‌ام را برای همیشه تغییر داد. در این نوشتار، تجربهٔ تلخ خود را بازگو می‌کنم و به نقش حیاتی سازمان‌های بین‌المللی در نجات جان من و خانواده‌ام می‌پردازم. در اوت ۲۰۱۰ به‌عنوان یک مسافر عادی در دمشق حضور داشتم. هیچ ارتباطی با رژیم بشار اسد یا گروه‌های مخالف نداشتم؛ تنها بازدیدکننده‌ای بودم که در خیابان‌های شهر قدم می‌زدم و به ویترین مغازه‌ها نگاه می‌کردم. ناگهان، در یکی از خیابان‌های اصلی، توسط افرادی ناشناس ربوده شدم. بدون هیچ توضیحی، به‌طرزی وحشیانه مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتم و به ساختمانی متروکه و ویران منتقل شدم. یک شبانه‌روز در آنجا شکنجه شدم؛ لح...

اهدای عضو اهدای زندگیست

Image
اهدای عضو، اهدای زندگی‌ست گویا روشن   در روزگاران گذشته، انسان‌ها بیشتر به یکدیگر توجه داشتند و در برابر هم احساس مسئولیت می‌کردند. اما امروزه، بسیاری از افراد در برابر درد و رنج همنوعان خود بی‌تفاوت شده‌اند و از زیر بار مسئولیت‌های انسانی شانه خالی می‌کنند. گویی مهر و عاطفه، رنگ باخته و درد و بیماری تنها سهم برخی از انسان‌ها شده است؛ در حالی‌که بدن همه ما از یک جنس است و هیچ‌کس نمی‌داند بیماری یا مرگ در چه زمانی به سراغش خواهد آمد. گاه، کلیه‌ها، قلب، کبد، ریه‌ها و حتی دریچه‌های قلب ناگهان از کار می‌افتند و مرگی زودهنگام را رقم می‌زنند. با این حال، پیشرفت‌های پزشکی در دنیای امروز این امکان را فراهم کرده است که انسان‌ها از مرگ نجات یابند—به‌ویژه از طریق معجزه‌ای به نام «اهدای عضو». اما این معجزه تنها در گرو تفکر انسان‌دوستانه و تصمیم آگاهانه‌ اطرافیان فرد دچار مرگ مغزی یا درگذشته‌ است. متأسفانه، هنوز هم کمتر دیده می‌شود که جامعه در این مسیر گامی جدی و مؤثر بردارد. یکی از دلایل مهم این بی‌عملی، نبود آگاهی درباره تفاوت میان  مرگ مغزی  و  کُما  است. مرگ مغزی به معنا...

فقر چیست؟ – گویا روشن

Image
ا فقر چیست؟ ی کاش در این جهان چیزی به نام فقر وجود نداشت؛ ای کاش همه از زندگی‌ای آرام، بی‌دغدغه و آبرومند بهره‌مند بودند. زیرا فقر، پیش از آن‌که  سفره‌ای را خالی کند، ذهن را می‌فرساید و اندیشه را می‌خشکاند. آدمی که درگیر فقر است، کمتر فرصت می‌یابد تا به جهان اطرافش بنگرد. او ناآگاهانه، طعمه‌ی کسانی می‌شود که با نیت‌های تاریک، روح و جانش را مسموم می‌کنند؛ و این سم، می‌تواند جهانی را آلوده سازد. ستمگرانِ عالم، خوب می‌دانند چگونه از فقر، به سود انگیزه‌های شومشان بهره‌برداری کنند. بسته به اینکه فرد در دام کدام گروه یا ایدئولوژی گرفتار آید، مسیری برایش ترسیم می‌شود که با سراب امید، به تباهی می‌انجامد. چرا که کسی که در زندگی هدف و امیدی ندارد، مانند بدنی بیمار و نحیف است که در برابر هر آلودگی‌ای بی‌دفاع می‌ماند. فقر، او را به ورطه‌ی پریشانی و بی‌پناهی می‌کشاند، بی‌آنکه بداند قدم‌هایش به‌سوی نابودی‌ست. خستگی، ناامیدی، و احساس بی‌ارزشی، او را از هر اندیشه‌ی خردمندانه‌ای دور کرده و تمنای یک لحظه آسودگی، او را به ورطه‌ی تصمیم‌های خطرناک می‌کشاند؛ بی‌خبر از فردایی که ممکن است دیگر هرگز نیای...

بی کسی چیست؟ - گویا روشن

Image
« حقش   است » ؛   زهر   فرهنگی   که   ریشه   در   بی‌عدالتی   دارد تحلیلی   بر   عادی‌سازی   ظلم   در   جوامع   خاورمیانه در   خاورمیانه،   بی‌کسی   فقط   یک   احساس   شخصی   نیست،   بلکه   یک   وضعیت   اجتماعی   همه‌گیر   است .  این   منطقه،   با   تاریخ   انباشته   از   جنگ، تبعیض،   و   بحران،   بستر   شکل‌گیری عمیق‌ترین   نوع   درماندگی   انسانی   شده   است .   اما   آن‌چه   بیش   از   رنج‌،   زخم   می‌زند،   نه   فقط   بی‌عدالتی است،   بلکه   واکنش   مردم   به   آن :  بی‌تفاوتی،   انکار   و   جمله‌ای   ساده   اما   مرگبار؛  « حقش   است .» این   عبارت   کوتاه،   سال‌هاست   که   مانند   سمی   خزنده   در   جان ...

بچه های خیابانی چرا؟؟؟ - گویا روشن

Image
کودکی در کوچه، کودکی در خیابان هر بار که در کوچه‌پس‌کوچه‌ها، کودکان را در حال بازی یا رفتن به مدرسه می‌بینم، بی‌اختیار به یاد کودکانی می‌افتم که خانه‌شان خیابان است. کودکانی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی محروم‌اند. چه چیزی باعث این همه بی‌عدالتی در حق آن‌ها شده است؟ در حالی‌ که همه‌ی انسان‌ها با حقوقی برابر متولد می‌شوند و شایسته‌ی احترام‌اند، اما این کودکان از هیچ‌گونه امنیت و حقوقی بهره‌مند نیستند. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که مدعی برابری در برابر قانون است، جایی که هر انسان باید حق پناه بردن از ظلم و شکنجه را داشته باشد، اما این کودکان حتی سایه‌ی پناهی ندارند که زیر آن بیارامند. کودکان خیابانی به دلایل گوناگونی چون طلاق، فقر، جهل والدین یا نابسامانی‌های اقتصادی به خیابان رانده می‌شوند. و پیامدهای دردناکی چون اختلال در رشد جسمی، روانی، اجتماعی و ذهنی را تجربه می‌کنند. آمارها می‌گویند که بیش از ۸۰٪ این کودکان از مشکلاتی چون سوءتغذیه، کم‌خونی، ضعف بینایی، بیماری‌های پوستی و ناراحتی‌های قلبی رنج می‌برند. اما دریغ از عدالتی که برای آن‌ها وجود داشته باشد؛ جامعه هنوز حضور این کودکان را ...