نسل‌کشی فلسطینیان

چرا جهانی که مدام از حقوق بشر سخن می‌گوید، در برابر کشتار و ستم گسترده فلسطینیان سکوت کرده است؟

چرا صدای مردم فلسطین که سال‌ها تحت فشار و خشونت بوده‌اند و اکنون در شرایط بسیار سختی زندگی می‌کنند، در میان این همه سخنرانی‌ها و شعارهای بزرگ در مورد حقوق بشر، خاموش است؟ 

قتل عام فلسطینیان نه تنها یک فاجعه انسانی، بلکه یک شکست بزرگ برای همه مردم دنیاست. این سکوت ممکن است به دلیل منافع ملی و مسائل سیاسی باشد، اما اساساً، گواهی بر عدم اراده و شجاعت برای ایستادن در کنار مظلومان است. .
حتی سازمان‌هایی که ادعای حمایت از حقوق بشر را دارند، یا در کنار ظالمان هستند یا در واقع ناتوان و بیشتر شبیه عروسک‌هایی هستند .که نقش بازی می‌کنند و هیچ تأثیری بر واقعیت تلخ ندارند

.
برخی رسانه‌ها، مانند الجزیره و انترنشنال بین‌المللی ، بارها در مورد این مسائل گزارش داده‌اند و به فلسطینیان کمک کرده‌اند. امامتأسفانه، این صداها گاهی در مواجهه با تحولات سیاسی و اقتصادی گسترده‌تر، خاموش یا ناپدید می‌شوند.


نکته کلیدی اما این است که اسرائیل به تنهایی به اندازه کافی قدرتمند نیست که بدون حمایت، رضایت یا همراهی سایر کشورها به این همه ظلم و کشتار ادامه دهد. در واقع، سکوت جهانی، به ویژه از سوی کشورهایی که ادعای حمایت از فلسطین را دارند ،مانند برخی ازکشورهای عربی، به دلیل ریاکاری و وابستگی آنها به آمریکا است. 


به عنوان مثال، کشورهای عربی که سال‌ها فلسطین را «مسئله اصلی جهان اسلام» می‌نامیدند، اکنون یا به طرز شرم‌آوری سکوت کرده‌اند یا پشت درهای بسته با همان قدرت‌هایی که از طریق توافقات سیاسی و اقتصادی فلسطین را پایمال کرده‌اند، متحد شده‌اند.


دیگر دیدن پرچم رژیم اسرائیل در پایتخت‌های عربی غیرمعمول نیست. سکوت آنها نه از روی ضعف، بلکه از روی طمع، ترس و خیانت به آرمان مردم فلسطین است. این سکوت، این سازش‌ها و این لبخند دیپلماتیک مانند خنجری در قلب ملتی است که دهه‌هاست فقط زنده مانده است، اما زندگی نکرده است.


 یعنی سال‌هاست که فلسطین به «آزمایشگاه شرم» برای وجدان جهانی تبدیل شده است: 
هر بار که کودکی کشته می‌شود، خانه‌ای ویران می‌شود یا نانی دزدیده می‌شود،  جهان باید در آزمونی شرکت کند. 
که متأسفانه، جهان همیشه در این آزمون شکست می‌خورد. 

حال، اگر بخواهیم درباره سکوت جهانی صحبت کنیم نمی‌توانیم نقش کشورهایی مانند مصر را نادیده بگیریم. کشوری که نه تنها کوچکترین نشانه‌ای از همدلی و مسئولیت‌پذیری نسبت به مردم فلسطین نشان نمی‌دهد، بلکه با ساختن دیوارهای بتنی بلند، از ورود مجروحان، گرسنگان و آوارگان غزه به خاک خود جلوگیری می‌کند.
اما فاجعه به همین جا ختم نمی‌شود.

مصر حتی به افراد با وجدان و داوطلبانی که برای کمک آمده‌اند، اجازه عبور از مرز را نمی‌دهد. این فقط یک دیوار فیزیکی نیست؛ بلکه دیواری از ظلم، ریا و خیانتی عمیق به بشریت است.

مصر، که زمانی خود را  «رهبر جهان عرب» مینامید، اکنون درهای خود را فقط به روی فریادهای خاموش فلسطینیان، به روی اجساد کودکان زیر آوار می‌بندد. 
در روزهایی که آسمان غزه از بمب می‌سوزد، در لحظاتی که بیمارستان‌ها فرو می‌ریزند و نوزادان در تاریکی می‌میرند، مرز رفح همچنان بسته است. این فقط یک تصمیم سیاسی نیست، بلکه لکه ننگینی بر پیشانی وجدانی است که باید بیدار می‌شد.
. آری، این لکه ننگینی در تاریخ کشورهای عربی است.
 مردمی که از دشمن فرار می‌کنند، انتظار دارند در آغوش همزبانان و همدینان خود پناه بگیرند؛ اما در عوض، با دیواری روبرو می‌شوند که کمتر از دشمن وحشی نیست.


اینجا، سکوت دیگر فقط سکوت نیست؛ بلکه همدستی در جرم است.
 بنابرین ما  نباید فریب کلمات تکراری مانند "حقوق بشر" را بخوریم. کسانی که دیروز از نام حقوق بشر برای مشروعیت بخشیدن به جنگ واشغال استفاده می‌کردند، اما امروز به دنبال توجیه و بهانه برای نسل‌کشی کودکان فلسطینی هستند.
 زیرا  اگر حقوق بشر واقعاً وجود داشت و عدالت معنایی داشت، باید صدایی رسا در جهان علیه نسل‌کشی‌ای که امروز علیه فلسطینیان در حال انجام است، برمی‌خاست.
 اما هنوز هم دیر نیست، زیرا صدای ما، قلم ما، فریاد ما شاید سلاح نباشند، اما می‌توانند وجدانها  را بیدار کنند.
و این قدمی برای شکستن دیوار سکوت باشد!


با تشکر گویا روشن 


























Comments

Popular posts from this blog

از آدم ربایی و شکنجه در دمشق

سکوت و همدستی در جنایت

مرد هزار چهره خاورمیانه