تحلیل و بررسی حمله ارتش اسرائیل به کشتی حاوی کمکهای انسانی – گویا روشن

تحلیل و بررسی حمله ارتش اسرائیل به کشتی حامل کمک‌های انسانی

هیچ‌کس انتظار چنین فاجعه‌ای را نداشت؛ گرچه اسرائیل پیش‌تر هشدار داده بود که در صورت ورود کشتی‌ها واکنشی شدید نشان خواهد داد، اما کمتر کسی تصور می‌کرد این برخورد تا این اندازه خشونت‌بار و بی‌پروا باشد؛ تا جایی که اسرائیل آشکارا قوانین ناتو و کنوانسیون ژنو را زیر پا گذاشت:
۱. بُعد سیاسی
این اتفاق برای نخستین‌بار صدای معترض یک مقام دولتی ترک علیه اسرائیل را به گوش مردم رساند و اردوغان را به چهره‌ای محبوب در جهان عرب و میان رأی‌دهندگان ترکیه تبدیل کرد.
۳. بُعد انسانی و تبلیغاتی
دیگر این اردوغان بود که سخنرانی‌هایش با اشتیاق در جهان عرب دنبال می‌شد و نفوذ ایران در فلسطین—حداقل به‌طور موقت—کاهش یافت.
اسرائیل بار دیگر نشان داد که پایبند هیچ‌یک از قوانین بین‌المللی نیست.
عملیات نظامی در آب‌های بین‌المللی، برخلاف اصول حقوق دریاها
شلیک به افراد غیرمسلح
مصادره‌ی دارایی‌های قانونی، به‌شیوه‌ای که یادآور دزدی دریایی است
حمله به خبرنگاران و وارد آوردن خسارات چند میلیون دلاری به تجهیزات UP-Link و خودروهای پخش زنده
قتل افراد بی‌گناه
من به‌عنوان یک تحلیل‌گر، موظفم واقعیت‌ها را بدون دخالت عواطف شخصی بررسی کنم. از همین رو، پس از بیان ابعاد انسانی ماجرا، به لایه‌های پنهان‌تر این واقعه می‌پردازم.
پس از سفر محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۸ به ترکیه—که با استقبال گسترده و انسداد کامل خیابان‌های استانبول همراه شد—مشاوران کاخ سفید دریافتند که او در نگاه مردم خاورمیانه به نمادی از قهرمانی و نجات‌بخشی بی‌بدیل تبدیل شده است.
این موضوع چندان هم دور از ذهن نبود؛ مردم ایران ممکن است از آثار دشمنی با غرب و اسرائیل خسته شده باشند، اما همچنان گفتمان ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی در میان اقشار مذهبی ترکیه—که از نظر جمعیتی بر لیبرال‌ها غلبه دارند، جذاب و پذیرفتنی است. همین محبوبیت، به‌عنوان تهدیدی جدی برای منافع ایالات متحده و متحدانش ارزیابی شد. بنابراین نیاز به چهره‌ای جایگزین احساس می‌شد. اما چه کسی؟
گزینه‌هایی چون بشار اسد، ملک عبدالله بن عبدالعزیز یا حسنی مبارک مناسب نبودند؛ اما رجب طیب اردوغان، با سابقه‌ای اسلامی و ریاست کشوری عضو ناتو، انتخابی ایده‌آل به‌نظر می‌رسید—ویژه‌تر آن‌که به‌دلیل مذهب سنی، پذیرش او برای اعراب نیز ساده‌تر بود.
خیلی زود، ورود اردوغان به عرصه تبلیغات اسلامی در سه بُعد سازماندهی شد:
الف) نخستین گام، خروج اردوغان از قواعد اقتصاد جهانی و انتقاد شدید از شیمون پرز، نخست‌وزیر وقت اسرائیل در اجلاس داووس بود، رویدادی که با واکنش تاریخی «One Minute» همراه شد.
ب) دفاع از حق برخورداری ایران از انرژی هسته‌ای، اما تنها در محافلی که برای ترکیه پیامد سیاسی نداشت.
پ) سفرهای دیپلماتیک به کشورهای خاورمیانه و انعقاد قرارداد ورود بدون ویزا با سوریه.
ت) سفرهای بی‌ثمر به آمریکای لاتین برای نفوذ در «حیاط خلوت» ایران.
ث) ترکیه که پیش‌تر یکی از منفعل‌ترین دیپلماسی‌های منطقه را داشت، با حمایت آمریکا به نقش میانجی میان اسرائیل و فلسطین و حتی در موضوع هسته‌ای ایران ارتقاء یافت.
الف) صادرات سریال‌هایی همچون گوموش، منکشه و خلیل و سریال سیاسی وادی گرگ‌ها به کشورهای عربی؛ گرچه در نگاه نخست کم‌اهمیت به‌نظر می‌رسد، اما این اقدام تحولی فرهنگی در جهان عرب ایجاد کرد. ترکیه که پیش‌تر نزد اعراب به‌عنوان متحد اسرائیل شناخته می‌شد، اکنون الگویی تحسین‌برانگیز شده بود.
ب) تولید سریال‌های ضداسرائیلی از سوی شبکه دولتی TRT.
پ) راه‌اندازی شبکه ماهواره‌ای TRT Arabic به زبان عربی.
در این مرحله، لازم بود اقدامی صورت گیرد که هرگونه تردید را از ذهن مسلمانان بزداید.
الف) در گام نخست، ارسال آمبولانس‌ها، کامیون‌های دارو و کمک‌های انسانی به فلسطین از طریق مرز مصر بود. اردوغان با استفاده از مدافعان اروپایی حقوق بشر، موفق شد توجه جهانیان را جلب کند و همزمان، با ایجاد بی‌نظمی در مرز مصر، جایگاه تاریخی این کشور را در مدیریت امور فلسطین تضعیف نماید.
ب) گام دوم، باید جسورانه‌تر و پرسروصداتر باشد: عملیات کشتی ماوی مرمره (Mavi Marmara).
این عملیات، همچون کاروان نخست، توسط بنیاد مذهبی IHH اجرا شد، سازمانی که پیشینه همکاری با حماس، حزب‌الله و برگزاری کنفرانس‌های ضداسرائیلی را در ترکیه دارد.
با علم به اینکه اسرائیل اجازه ورود نخواهد داد، این کارزار با حمایت رسانه‌های بزرگ ترکیه از جمله CHA و DHA و تجهیزات ماهواره‌ای UP-Link آغاز شد.
هدف IHH آن بود که به جهان نشان دهد اسرائیل به هیچ‌یک از اصول بین‌المللی پایبند نیست و محاصره دریایی غزه کاملاً غیرقانونی است. حضور خبرنگاران و فعالان اروپایی، این باور را ایجاد کرده بود که اسرائیل هرگز به حمله مستقیم دست نخواهد زد و در نهایت، تنها از ورود کشتی جلوگیری خواهد کرد.
اما نتیجه آن شد که دیگر، به‌جای تصاویر احمدی‌نژاد و خامنه‌ای، چهره اردوغان در خیابان‌های فلسطین نقش بست.
در نهایت، این اقدام یک پاس طلایی از کاخ سفید به اردوغان بود که با آن، گل زیبایی به دروازه ایران زده شد؛
زیرا احمدی‌نژاد، به‌دلیل لجاجت‌های بی‌پایانش و نادیده‌گرفتن توصیه‌هایی که پیش از او مسیر سیاست خارجی ایران را تعیین کرده بودند، هنوز هم از گلی که خورده بی‌خبر مانده است

Comments

Popular posts from this blog

از آدم ربایی و شکنجه در دمشق

سکوت و همدستی در جنایت

مرد هزار چهره خاورمیانه