همبازیهای ایران در خاورمیانه - گویا روشن
سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی؛ هزینههای داخلی، جاهطلبیهای خارجی
بیش از سه دهه است که جمهوری اسلامی ایران، به دلیل استراتژیها و تهدیدات منطقهای، به حمایت مالی و نظامی از گروهها و دولتهایی در خاورمیانه روی آورده است. این در حالی است که همزمان، جوانان ایران با بیکاری گسترده دستوپنجه نرم میکنند و بخش زیادی از مردم زیر خط فقر زندگی میگذرانند.
برای نمونه، نظام ایران از اقشار کمبرخوردار و مذهبی که تحت تأثیر شعارهای ایدئولوژیکی مانند «جنگ حق علیه باطل» قرار میگیرند، نیرو جذب کرده و به جبهههایی چون جنگ لبنان و اسرائیل اعزام میکند. سرمایهی ملی مردم ایران— که خود حکومت آن را بیتالمال مینامد— صرف بازسازی خانههای ویرانشده در لبنان میشود؛ در حالی که درون مرزهای ایران، میلیونها نفر از ابتداییترین امکانات زندگی بیبهرهاند.
پس از جنگ ۳۳ روزهٔ لبنان، ایران مسئولیت بازسازی مناطق آسیبدیده را بر عهده گرفت و کمکهای مالی گستردهای به حزبالله ارائه کرد. سردار یحیی صفوی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، با افتخار از جوانانی یاد کرد که «۳۳ روز به دنبال تانکهای مرکاوای اسرائیل دویدند تا آنها را منفجر کنند»، در حالیکه جوانان ایران از کمترین فرصتهای شغلی محروماند.
در مورد فلسطین نیز ایران همواره نقش حمایتی پررنگی ایفا کرده، اما نه در مسیر صلح و سازندگی، بلکه در جهت تقویت گروههایی مانند «حماس»— گروهی که در بسیاری از کشورها به عنوان سازمانی تروریستی شناخته شده است. گفته میشود بخشی از منابع درآمدی این گروه از طریق باجگیری از شهروندان فلسطینی ثروتمند تأمین میشود. بخش ناچیزی از کمکهای کلان ایران به مردم فلسطین میرسد، و در قبال آن، جوانان فلسطینی باید جان خود را در برابر ارتش مسلح اسرائیل به خطر بیندازند؛ تا بعدها فرماندهانی مانند صفوی، از مقاومت آنها تجلیل کنند.
واقعیت این است که پس از درگذشت یاسر عرفات، درگیریهای داخلی فلسطین شدت گرفته و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم دوچندان شده است. همچنین، به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد و تشدید تحریمها علیه ایران، تأثیرات منفی شدیدی بر اقتصاد فلسطین نیز گذاشته است. این سیاستها نه تنها نشاندهندهٔ «دوستی» با مردم فلسطین نیست، بلکه باعث شدهاند این مردم نیز قربانی جاهطلبیهای جمهوری اسلامی شوند.
عراق و نفوذ چندلایه
ایران با عراق، کشوری با مرزهای گسترده مشترک، رابطهای پیچیده دارد. جمهوری اسلامی از سالها پیش تلاش کرده است تا با نفوذ در احزاب شیعه و نهادهای منطقه کردستان، نفوذ استراتژیک خود را گسترش دهد. پیش از عملیات نظامی آمریکا در عراق، رفتوآمد میان دو کشور بهویژه در ناحیه کردستان بسیار آسان بود؛ چرا که بسیاری از گروههای مخالف جمهوری اسلامی، مانند حزب دموکرات کردستان ایران، حزب کومله و حزب توده، در آن منطقه مستقر بودهاند.
امروزه ایران نه تنها حضور اطلاعاتی گستردهای در شهرهای کردستان عراق دارد، بلکه پایگاههای امنیتیاش بهراحتی در داخل و خارج شهر فعالیت میکنند. نیروهای آمریکایی نیز در همان مناطق مستقرند و گاه در نزدیکی پایگاههای ایرانی فعالیت دارند؛ ترکیبی پیچیده از رقابت، نظارت و همزیستی مسلحانه.
سوریه؛ ایران دوم؟
سوریه یکی از معدود کشورهاییست که شهروندان ایرانی برای ورود به آن نیاز به ویزا ندارند. روابط میان دو کشور به قدری نزدیک است که برخی آن را «ایران دوم» مینامند. در این کشور، ریال ایران گاه جایگزین لیر سوریه میشود و خودرو سمند— که در ایران به عنوان خودروی ملی شناخته میشود— با نام «شام» در سوریه تولید انبوه میشود.
این همکاری تا جایی پیش رفته که دولت سوریه، حتی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی را که به عنوان پناهنده سیاسی در سازمان ملل به ثبت رسیدهاند، بازداشت کرده و تحویل مقامات ایرانی میدهد— در حالیکه بازگشت آنان به ایران ممکن است به معنای اعدام باشد.
Comments